چک نویس دل نیازی به پاکنویس نخواهد داشت. چون هرآنچه آمد خود نوشته شده است و چون بسیار مختوش است (برای همه) آنرا چک نویس نامیدم... .
آه. آه. آه...
سوگند به آنکس به نامش آه است که آدمی نالان از کرده خود خواهد بود و آدمی نیامده که بدون آه مسافر نامش نهند.
غم دنیا به دوش کشیده ام و خم نیاورده ام. گویی سنگینی باری را احساس می کنم که هیچ گاه سبک نخواهد شد. ما به خود کرده دچاریم - خود کرده را تدبیر نخواهد بود.
دردی در دلم به فغان درآمده که هیچ چاره ای جز سکوت نخواهد داشت. آه. کو ندایی از غیب که بکوید صبر کن با توام. آه کو چشمی که بگرید و بنالد از چشم من که نگریست.
ما به دیگران بخشیدیم آنچه در دستانمان بود ولی از خود بریدیم آنچه در چشمانمان بود. عمری سپری شد در سرازیری به سوی انتقال به دیگرسو هستم ولی جز ردپایی چیزی بر دلم نیست. می گویند عشق انسان را به بالا خواهد کشید. بعد سپری شدن مدت ها آتشی طوفانی مرا می سوزاند. نمیدانم به کدامین گناه می سوزم. ولی بازهم خود کرده را تدبیر نیست.
ناله هایم را می شنوی و لب نمی گشایی.
ادامه مطلب ...