گفت هرگاه چشمان بسته شد گویی باز هم می بیند. ندانست که هنوز چشم باز است با بسته. پارچه بر چشمان خود بست ولی باز هم می دید. هرگاه تمرکز کرد که ببیند چه در حال وقوع است گویی از آنچه بود دور می افتاد.
خدایا نه نوری نه چرخشی این چگونه بینشی است. ناگهان کهکشانی در پیشگاه خود دید گویی او آنقدر بزرگ شده بود که کهکشان در چشمانش بود. چه علامتی از آن استخراج شد!
بار الهی این دیگر چیست؟
بسیار جسارت می کرد شاید حماقت بی هیچ بینشی فقط آنچه را دریافت می کرد انجام می داد. حال کاروانی از عجایب همراه اوست.
ای بسا بسیار انرژی که به واسطه همین ها از او تلف شده است.
...
سلام
جالبه که تلویزیون آمریکا هیچی نشون نمیده
من امروز تمام کانالهای معمولی خبری را چک کردم
اصلا حرفی از غزه نبود
وقتی اومدم آنلاین تازه خبردار شدم!
به نام خدا
محرم ماه خون بر شمشیر...
دو دیده اشک باران است ، محرم
ز سوگ جمله یاران است ، محرم
جهان می بارد ، اشک داغ یاران
ز ظلم نابکاران است ، محرم
ز رقص تیر و نیزه جنگ و میدان
نظر بر تیغ برّان است ، محرم
نه رحمی باشد آنجا از یزیدان
عدو را سینه حیران است ، محرم
شکوه و بس عزاداری ، نمایان
به ماتم نوحه خوانان است ، محرم
جوان و پیر و کودک سینه ، عاشق
جهان را جمله نالان است ، محرم
حسین(ع) و جمله یاران شهیدش
محرم راه آنان است ، محرم
هدف بر آن گلوی ناز اصغر
کمان بر چله لرزان است ، محرم
به اشک زینب از نعش برادر
به زخم سم و پالان است ، محرم
گلو بس تشنه از شط فرات است
به راهی ، ساقی ، جانان است ، محرم
عمویی ، ساقی و با مشک آبش
اسیر ، بر تیر و پیکان است ، محرم
ز قدرت زور و بازوی ، ابوالفضل
مروّت تا دم جان است ، محرم
دو طفل مسلم از درد شکنجه
به بندی ، آهی ، پنهان است ، محرم
به زخم و نام اکبر تازه داماد
به عقدش ، حجله باران است ، محرم
تن خونین ، به آن خار مغیلان
به صحنه دیده سوزان است ، محرم
شهادت گشته کامل با محرم
به رمز و ریشه شاهان است ، محرم
نویسد ‹ طاهری› از ماه هجران
سخن در شعر فراوان است ، محرم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)